برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۱۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پس گردانیده راه بنمایندگان باز کرد.

لیکن این رفتن سعدالدوله بخانهٔ اتابک، نتیجه‌اش کناره‌جویی او از نمایندگی گردید. اتابک او را فریفته بسوی دربار کشید. مردی که در زمان خودکامگی بهواداری از مشروطه و قانون برخاسته، و بکیفر آن از وزیری برافتاده و با رنج و خواری بسیار به یزد رانده شده، و سپس در زمان مشروطه از مردم ارجشناسی بسیار دیده، و با شکوه و پاسداری بتهران باز گشته، و یکی از نمایندگان برگزیده مجلس شده، و از مردم نام «پدر توده» (ابوالمله) یافته بود، بیکبار همه این چیزها را فراموش کرده، و از جایگاه بلندی که یافته بود چشم پوشیده بسوی دربار گرایید، و در چنین هنگامی از مجلس کناره جست.

داستان نامه‌هایی را که اتابک از میرزاملکم‌خان و طالبوف برای این آورده بوده نوشته‌ایم.[۱] لیکن آنها انگیزه اینکار نتوانستی بود. طالبوف یا میرزاملکم‌خان ازو، کناره‌جویی از مجلس نخواسته بودند. می‌باید گفت: انگیزه جز ناشایستی خودش نبوده. با بیرون رفتن او از مجلس مشارالملک و برخی دیگری نیز کناره‌جویی کردند، و این یک فیروزی از اتابک بود که مجلس را از این نمایندگان بی‌بهره گردانید.

اما داستان قوام و دیگران و نتیجه آن شورش و نمایش، روز پنج‌شنبه هجدهم اردیبهشت (۲۵ ربیع‌الاول)، محتشم‌السلطنه دستیار وزیر داخله (اتابک)، که بنمایندگی ازو بمجلس می‌آمد در آن باره چنین گفت:

«حاجی آقا محسن همین دو روزه از عراق حرکت خواهند کرد. در باب قوام‌الملک و پسرهایش هم تلگرافات اکیده شده خاطر آسوده دارید که همین چندروزه حرکت خواهند کرد... متولیباشی حضرت معصومه هم احضار شده‌اند».

لیکن اینها جز فریبهایی نبود، و خواهیم دید که اتابک بجای خوابانیدن این آشوبها، گرفتاریهای دیگری برای مجلس پدید آورد.


  1. بخش یکم از تاریخ صفحه ۳۴۹
۸