این پیش آمد در مهر ماه ۱۲۸۲ (رجب ۱۳۲۱)، و نخستین داستانی بود که چگونگی رفتار عینالدوله و اندازهٔ خودکامگی او را نشان داد. پیمان گمرکی با روسیان و تعرفهٔ نوین امینالسلطان رفته ولی نتیجههای بدخواهی او باز میماند، و در زمستان همین سال پیمان گمرکی که با روسیان بسته شده، و تعرفهٔ نوین گمرکی که از روی آن درست گردیده بود، بیرون آمد. این پیمان، با دست نوز آماده گردیده و در سال ۱۲۸۰ (۱۳۱۹)، پس از بازگشت شاه از سفر دوم اروپا، دستینه بآن نهاده شده، و در ۱۲۸۱ (۱۳۲۰)، پیمان نامهها بهمدیگر داده گردیده ، ولی بکار بستن آن باز مانده بود که از بهمن ماه اینسال ۱۲۸۲ بآن برخاستند.
این پیمان و تعرفه یکسره بزیان ایران، و نتیجهٔ آن این بایستی بود که اندکی افزارسازی و پارچهبافی و مانند اینها که ایرانیان می داشتند از میان رود، و کار داد و ستد و بازرگانی از رونق افتد، و کشاورزی و گلهداری نیز آسیب بیند، و در پایان، آن باشد که مردم ایران دست بسته و بیکار مانده، و بشهرهای قفقاز و دیگر جاها کوچند، و یا در کشور خود بسختی افتاده و از ناچاری بهمسایهٔ بیگانه گرایند.
اگر کسانی میخواهند از چگونگی این پیمان و تعرفه، و از خواستهاییکه همسایه شمالی را از بستن آن بوده، و از زیانهایی که بایران میرسانیده آگاه گردند، کتاب «استقلال گمرکی ایران»[۱] را بخوانند.
در این کتاب یک راز را آشکار گردانیده، و آن اینکه پیمان و تعرفه از چند سال پیشتر آماده گردیده بوده است ، و ما از اینجا پی برازهای دیگری برده، میفهمیم که گفتگوی این از زمان شادروان امینالدوله آغاز شده، و میتوانیم گفت که یکی از انگیزههای افتادن امینالدوله ناهمداستانی آن با این پیمان و تعرفه بوده. نیز میفهمیم که آن پیشرفت تند نوز، و رسیدن او به «وزیری گمرکات »، زمینهسازی
- ↑ نوشتهٔ آقای رضای صفینیا – در سال ۱۳۰۷ در تهران بچاپ رسیده.