برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۴۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بود هم در آینه کار او را دید، و بدینسان آورندهٔ شبنامه‌ها و گزارندهٔ آنها بروی میز شاه که موقرالسلطنه بود شناخته گردید، و چون او را بفشار گزاردند و چوب بپاهایش زدند ناچار شده نامهای باشندگان انجمن را یکایک شمرد، و این بود با دستور شاه آقابالاخان همه را دستگیر ساخت:

شیخ یحیی کاشانی نویسندهٔ گفتارها
سید حسن برادر دارندهٔ حبل‌المتین
میرزا مهدیخان وزیر همایون که وزیر پست، و در سفر اروپا از همراهان شاه بود.
میرزا محمد علی خان قوام‌الدوله که از درباریان و خود مرد توانگری می‌بود و با اتابک دشمنی سخت مینمود.
ناصر خاقان که پیشخدمت شاه، و در سفر اروپا از همراهان او بود.
موقرالسلطنه داماد شاه
مثمرالملک که از مردم قفقاز بوده و بتهران آمده، و چون از میوه‌ها «کونسرو» میساخته از شاه این لقب را یافته و ماهانه ازو می‌گرفته.
میرزا سید محمد مؤتمن لشکر نوری.
میرزا محمد علیخان نوری.

میرزا محمد علیخان بهنگام دستگیری، چون شب بود و در پشتبام خوابیده بودند از سراسیمگی از بام افتاد، و پس از چند ساعتی در ادارهٔ شهربانی در گذشت. شیخ یحیی را دست بسته باسبی نشاندند و باردبیل فرستادند. سید حسن را بپاس برادرش و بمیانجیگری عین‌الدوله که حکمران تهران میبود بدیه او مبارک‌آباد روانه گردانیدند. دیگران هم هر یکی را بجایی فرستادند. حاجی میرزا حسن رشدیه بخانهٔ شیخ هادی نجم‌آبادی پناهیده و از گزند آسوده ماند. اگر نرمدلی مظفرالدینشاه نبودی کمتر یکی از اینان زنده ماندی.

در روزنامه‌های روسستان این پیش آمد را بزرگتر گردانیده و بنام

۳۶