هفده و هجده و نوزده و بیست | ای خدا کسی فکر ما نیست |
چنانکه گفتیم جنبش مشروطه در آغاز برخاستن خود، بیش از همه، رویه و رنگ « شریعتطلبی» میداشت تا کمکم رنگ و رویه « میهن پرستی » گرفت. این دورنگی در روزنامهها نیز پدیدار بود، و روزنامه صور اسرافیل از گام نخست این رویه نوین را میداشت و نویسندگان آن آگاهی نیکی از تاریخ اروپا و کشور های آنجا، از خود نشان میدادند و بر سر همین نواندیشی، دشمنیها با وی پدید آمد، تا آنجا که شادروان طباطبایی از آن آزردگی نمود، و یکبار نیز با دستور وزیر علوم جلوگیری از بیرون آمدن آن شد، ولی دو باره راه آن را باز نمودند و صور اسرافیل میبود تا داستان توپ بستن بدارالشوری پیش آمد و ما سرگذشت میرزا جهانگیرخان و دیگر نویسندگان آن را خواهیم آورد.
در نه ماهه نخست در جز از تبریز و تهران، دو روزنامه بیشتر پدید نیامد: یکی «فرودین» ارومی بود که نوشتیم، و دیگری «جهاد اکبر» اسپهان بود که میباید آنرا هم نام بریم. تا آنجا که ما میدانیم در شهرهای دیگر از شیراز و همدان و مشهد و رشت و مانند اینها، در این نه ماه روزنامهای نوشته نشده.