برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۳۸۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

ندای وطن، کلید سیاسی، کشکول، تمدن، ندای اسلام، بلدیه، صبح صادق، حی علی‌الفلاح، صراط المستقیم، کوکب دری، نوروز، الجمال، الجناب، محاکمات، ترقی، فوایدعامه، حیات، جام‌جم، خرم، عراق عجم، زبان ملت، آدمیت، حلم آموز، تدین، اتحاد، روح القدس، مجله استبداد، و بسیار از اینگونه.

اینها آنهاست که در نه ماهه نخست و یا اندکی پس از آن بیرون آمد، و پیداست که روزنامه‌های دیگری نیز در پی میبود. شبنامه‌نویسی کهنه شده و از میان رفته، و اینبار هوسها بروزنامه ‌نویسی برگشته بود. میتوان گفت بهار و تابستان سال ۱۲۸۶، زمان فزونی این هوس میبود و دسته بزرگی دیوانه‌وار رو بروزنامه ‌نویسی آورده بودند.

همین‌کار یک نمونه دیگری از حال مردم تهران، و از اندازهٔ هنایش جنبش مشروطه در آنان میباشد، و ما میتوانیم یکرسیدگی دیگری هم از این راه کنیم.

این روز نامه ‌ها، نویسندگان برخی از آنها را میشناسیم. نویسنده ندای وطن مجدالاسلام کرمانی بوده که نامش را درپیش برده ایم. این مرد بدنام میبود و سپس بدنامتر گردید و از روزنامه اش هم، با همه آراستگی بیرون آن، پیداست که جز برای نان خوردن نوشته نمیشده. نویسنده تمدن مدبرالممالک بوده، و چنانکه از روزنامه‌هایش پیداست آگاهیهایی از حال اروپا و سیاست دولتهای بزرگ میداشته که در آنروز ارجدار میبوده. بااینهمه روزنامه‌اش سودمند نبوده، و سپس هم یکی از هواداران ظل‌السلطان و از کارکنان او بوده. عراق عجم را ادیب‌الممالک مینوشته که هنرش تنها سخن‌سازی بوده. تدین را فخرالاسلام مینوشت که یکی از آسوریان ارومی (زاییده شده در امریکا) بوده و سپس مسلمان گردیده و بتهران آمده و از پیرامونیان شادروان طباطبایی بشمار میرفته و با دستور او با کشیشان و دیگران بچخشهای دین و کیش میپرداخته و در روزنامه‌اش نیز بیش از همه گفتگوهای کیشی را دنبال میکرده. نویسنده روح‌القدس سلطان‌العلمای خراسانی را سپس نیک خواهیم شناخت.

۳۷۷