برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۳۷۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
  بحر عمیق حربده کشتی جنگز هانی؟!.  
  اسگی حمام در اسگی تاس پس یگی رنگکز هانی؟!..  
  دینمه دانشما یات بالام! سن‌دین اولمیوب هله.  
  سویله مگا وزارت مالیه گز دوز لدی می؟!  
  یا ازون ال ازون پاپاغ قسالا شوب گودلدی می؟!  
  الکه گزه شمند و فر یول تا پایلدی گلدی می ؟!..  
  دینمه دانشما یات بالام! سن‌دین اولمیوب هله.  

باز «آذربایجان» پاسخی داد که چند شعر آن اینهاست:

  گر اولالیم آخوش دماغ عازم کوی ملک ری  
  ممکن اولور می بویولی بردن ایدک تمام طی؟!  
  ترکی دیر یواش یواش لفظ عرب شوی شوی  
  سنده که یوخدی حوصله دینمه دانشما صبر ایله  
  چو خلاری اولکه دن قراخ باخدی بزه هر لدادی  
  اسکی قاپی دا بانی تک بر نفسه جر لدادی  
  دور زمانی کور مه دن فر فرا تک فریلدادی  
  سنده که یوخدی حوصله دینمه دانشما صبر ایله  

این شعرهای «آذربایجان» در تبریز شناخته گردید و بزبانها افتاد که بچه‌ها در کوچه ها میخواندند و شعر های دیگری از اینگونه، باز ساخته گردید. آنروز در آن روزگار شور و تکان این چیز ها ارج می ‌داشت.

روزنامه‌های تهران اما در تهران، نخستین روزنامه پس از مشروطه روزنامه «مجلس» گردید. چنانکه گفته ‌ایم «امتیاز» آن بنام آقا میرزا محسن، و راهبردنش با دست میرزا محمد صادق طباطبایی بود، و خود با کاغذ و حروف خوب چاپ مییافت و یکی از روزنامه‌های آبرومند شمرده میشد . در این روزنامه نیز گفتار، بدانسان که روزنامه‌ها نویسند، کمتر دیده میشدی، ولی خود از سودمند ترین روزنامه‌ها میبود، و ما از آن نیز آگاهی‌های بسیاری برداشته‌ایم.

یکی از داستانهای این روز نامه آنست که چون گفته های

۳۷۵