برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۳۶۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

میان رفت و در آنجا نیز جنبش و کوشش براه خود افتاد و ما خواهیم دید که در پیش آمد های آینده، گیلان همیشه همدست آذربایجان میباشد. از قزوین شور و خروش بسیاری دیده نمیشد. ولی از پیش آمد های آینده خواهیم دید که جنبش در آنجا هم براه خود بوده.

اما از اینسوی در تهران و دیگر شهرها جنبش گونه دیگری پیدا کرده، و در سایه سستی خویها و کمی آگاهیها و نبودن پیشروان دلسوز، بجای کوشش، همه خودنمایی و یا آشوبکاری از مردم دیده میشد. تهران با آنکه پیش افتاد و جنبش را پدید آورد، خود آن را پروردن نتوانست. تهرانیها از سست خوبی همه بنمایش میپرداختند و جنبش در اینجا بیش از همه، خود نمایی و رویه ‌کاری می‌بود.

در آغاز جنبش که تازه فرمان مشروطه داده شده بود در اینجا شبنامه نویسی رواج بی اندازه میداشت که صدها کسان بآن می پرداختند و آنچه از خشک و تر میدانستند بروی کاغذ آورده پراکنده میساختند. بسیاری از ایشان به پیشگامان جنبش از دو سید و دیگران رشک برده نکوهشها می‌نوشتند و یا بایشان راهنمایی می‌کردند. مشروطه که یک‌چیز تازه ای بود از اروپا رسیده، و هر کسی می ‌بایست در پی یاد گرفتن و دانستن معنی آن باشد، اینان بجای آن، همه یاد می ‌دادند و هر کسی از پیش خود معنی دیگری بمشروطه و قانون میداد و در پیرامون آن سخن میراند، و این یکی از کارهای شگفت می‌بود.

سپس کم‌کم شبنامه ‌نویسی از میان رفت و این بار نوبت به انجمن سازی رسید. نخست انجمنهایی، این کس و این کس، بنام « امر بمعروف » بنیاد می ‌کردند. یک انجمن حاجی سید محمد علی همت آبادی بنیاد نهاد. دیگری میرزا عبدالرحیم الهی پدید آورد. همچنین دیگران انجمنهایی ساختند. انجمن همت ‌آبادی برای آن بود که اگر باده ‌خواری یا ریش تراشیده‌ای دیدند باو « امر بمعروف » کنند. کار بجایی رسید که در دارالشوری گفتگو از این انجمنها بمیان آمد و از مجلس دستور داده شد که انجمن همت آبادی بسته شود.

سپس انجمنهایی بگونه دیگری پدید آمدن گرفت. انجمن

۳۶۵