بکارهای دبستان و رواج دادن بدانشها «انجمن معارف» برپا کرد. مردم چون پروای شاه و امینالدوله را بدبستان دیدند، و جدایی را که میانهٔ آن با مکتب میبود دریافتند رو بآن آوردند، و با دلخواه فرزندان خود را فرستادند.
ولی از دیگر اندیشههای امینالدوله نتیجه دیده نشد. در روزنامه حبلالمتین گفتگویی را میانه مظفرالدینشاه و امینالدوله مینویسد که میباید در اینجا بیاوریم.
شاه باو میگوید:
«سلطنت ایران بر حسب شأن و مقام بمقتضای وقت و زمان بسیار عقب افتاده. خیلی باید جد و جهد و کوشش کرد تا به مسایگان و دول همجوار خود برسیم. لذا تعویق در اجرای اصلاحات و تأمل در کارها ابداً روا نیست. هر قدر زودتر باصلاحات پردازیم دیر است. باید دو اسبه تاخت تا بمنزل رسید.
جناب امینالدوله ما خود سبب تعلل و تامل شما را در اجرای اصلاحات میدانیم که بملاحظات اختیارات مطلقه ماست. این نکته را خودمان کاملا دانستهایم و هرگاه رضا بمحدودیت خود نبودیم چنین تکلیفی بشما نمینمودیم.
شما را با کمال اطمینان امر مینماییم که با قوت قلب و استقامت رأی باصلاحات لازمه ولو آنکه منافی با اختیارات مطلقه ما باشد سریعا و آجلا بپردازید از این و بعد هیچ عذری پذیرفته نخواهد شد. ترتیب اصلاحات را بدهید، بحضور آورده امضا نماییم.
امینالدوله پاسخ میدهد:
قربان – خیالات اقدس و مقاصد مقدس همایون اعلی بالاصاله حاوی وسائق جمیع ترقیات ملت و دولت تصور و هادی ماست. ولی یک مانع دیگر در پیش هست که تا تدارک آن نشود، کاملا کارها را بر اساس صحیح نتوانیم قائم داشت، و آن اصلاح مالیه دولت است، و مالیه دولت بدون مصارف لازمه اصلاح نمیپذیرد، و از برای آن مصارف فوقالعاده محتاج بقرض هستیم، و امروز قرض ما از داخله ممکن نیست در صدد هستم که از دولت بیطرفی مانند بلژیک یا امثال آن، استقراض مختصری کرده، با اساس صحیحی و شالوده درستی