ورود او نشوند. قصاص قبل از جنایت که صحیح نیست».
پیدا بود آن شور و تکانیکه از آغاز باز شدن مجلس در نمایندگان پیدا شده و جلو سودجوییهای آنان را میگرفت کنون از نیرو افتاده. مجلسی که در گفتگوی وامگرفتن از دو دولت ، و در پیش آمد پاسخدهی وزیران، چنان استواری از خود نشان داده بود کنون چنین سستی نشان میداد و گروهی از نمایندگان، تنها بنام دوستی با امینالسلطان و یا در نتیجه یک خواهشی که از هر یکی از ایشان شده بود، با آمدن چنان بدخواهی بایران همداستانی مینمودند، و در برابر چنان کار بیم آوری بچنین بهانه های سستی بر میخاستند. در همان روزها در مجلس گفتگو از خواستن عینالدوله بتهران و کیفر دادن کرده بودند و کنون درباره اتابک و کارهای او چنین چشمپوشی مینمودند.
پس از گفت و شنید چنین نهادند که از زبان آن چهار نماینده بتلگراف رشت این پاسخ داده شود:
از طرف مجلس محترم شورای ملی در ورود امین السلطان ردع و منعی نیست. البته اهالی آنجا خاصه انجمن در جلوگیری از اغتشاش مساعی جمیله مبذول دارند.
پس از رسیدن این تلگراف، مجاهدان گیلان دست از جلوگیری برداشتند و اتابک همراه قزاق و سواره برشت آمد و از آنجا آهنگ تهران کرد.
دراینمیان کارکنان او از تلاش باز نمیایستادند و چنین میپراکندند که اتابک با محمد علیمیرزا شرط کرده که دست از دشمنی با مجلس و مشروطه بردارد و همدستی و همراهی نماید، و با این شرط است که بایران باز گشته.
در همانروزها که بتهران رسید و نزد محمد علیمیرزا رفت گفتگوی میانه آن دو را چنین پراکندند که اتابک بمحمد علیمیرزا گفته: خردمندان اروپا سالها رنج برده و مشروطه را اندیشیده اند که مرز دولت با توده شناخته میباشد. مشروطه اگر هم بسود دیگران نباشد هر آیینه بسود خود شاه میباشد. این قانون و مشروطه که شاه در گذشته