برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۳۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

چکار خواهد کرد. ولی چون اتابک در هنگام صدر اعظمی خود، چه در پادشاهی ناصرالدینشاه و چه در زمان مظفرالدینشاه، دلسوزی به کشور ننموده و بارها بدخواهی از خود نشان داده بود و همگی ایرانیان او را افزار همسایهٔ شمالی میپنداشتند، از آنسوی محمدعلیمیرزا که او را خواسته بود بدخواهیش با مشروطه و آزادی بیگمان گردیده بود، از اینرو مردم آمدن او را جز برای بهمزدن دارالشوری نمیپنداشتند. راستی را محمد علیمیرزا از کوششهای خود نتیجه ندیده و چنین میخواست که از هوش و آزمودگی اتابک یاوری جوید و با دست او دستگاه مشروطه را از میان بردارد.

در مجلس دو بار گفتگو بمیان آمد: یکی در نشست شانزدهم فروردین (۲۲ صفر)، که یکی از نمایندگان (گویا تقیزاده) ناخشنودی از آمدن او نموده پیشنهاد کرد مجلس قانونی بگزارد که کسانیکه نادرستی با کشور کرده‌اند نباید بسر کار آیند، و در این باره تندی نشان داد. دیگری در نشست بیست و سوم فروردین (۲۹ صفر)، که چون سخن از بدخواهی وزیران میرفت نام اتابک نیز بمیان آمد ، و یکی از نمایندگان آذربایجان (باز گویا همان تقیزاده)، او را فروشنده ایران خواند، و تندیهایی در باره آمدن او بایران نمود، و یکدسته از نمایندگان با وی هم ‌آواز شدند. شادروان طباطبایی نیز بسخن آمده گفت: «بعد از اینکه میرزا علی اصغرخان وارد این مملکت شد باید گفت فعلی الایران السلام».

برخی روزنامه ‌های اروپایی نیز بدبینی مینمودند. از روزنامه های فارسی نخست حبل‌المتین کلکته، گفتاری را از روزنامه «هرالد» انگلیسی ترجمه کرد و خود هم بدبینی ها نمود.

لیکن محمد علیمیرزا و اتابک پروای این ناخشنودیها که نموده میشد نکردند. اتابک همانا بجنبش توده ارج بسیاری نمینهاد و آزادیخواهان را در برابر هوش و جربزه و آزمایشهای سی ساله خود کوچک میشمرد. و آنگاه چنانکه سپس دانسته شد در ایران و در خود مجلس، هواداران بسیار میداشت و پشتش باینان گرم میبود.

۳۴۷