۲) بر انداختن «تیول». بسیاری از آبادیها به «تیول» داده شده بود. بدینسان که کسانیکه از درباریان و از سردکان فوج و مانند اینها از دولت سالانه یا ماهانه گرفتندی دولت بجای آنکه خود یکسره پردازد مالیات یک دیهی را باو واگزاردی که خود از دیهنشینان بگیرد، و این کسان چون سالیان دراز این کار را کرده بودند آن دیه ها را از آن خود میشمردندی. در اینجا نیز فزونی در میان میبود. زیرا بیشتر دیهها زمان بزمان آبادتر گردیده و مالیاتش فزونتر شده بود ولی فزونی را نیز تیولداران گرفتندی. کمسیون چنین نهاد که تیول بیکبار برانداخته شود و همه آن مالیاتها بحساب دولت در آید، و بآن کسان از صندوق ماهانه یا سالانه داده شود.
۳) برانداختن تسعیر. چگونگی آنکه یک بخش مالیات دیهها غله بودی که میبایست سالانه بانبار دولت بفرستند. ولی از سالیان دراز چنین میبود که بهای آن را بدولت میپرداختند. از اینجا نیز فزونی پیدا میشد. زیرا آنان که در زمان بسیار پیشتری این را با دولت نهاده و بهای کمی برای غله گفتگو کرده بودند همیشه بهای کم آن زمان را میپرداختند در حالیکه بهای غله اکنون پنج یا شش برابر آن گردیده بود.
این سه زمینه در مجلس در چند نشست بگفتگو آمد، و نخست کسانی خردههایی میگرفتند و ناخشنودیهایی مینمودند. ولی چون گفتگو شد و زمینه روشن گردید همه را پذیرفتند. ولی این پیش آمد یک نتیجه دیگری نیز در پی خواستی داشت، و آن اینکه یکدسته از مفتخواران را از توده جدا گرداند. زیرا همه دیهداران و تیولداران و حکمرانان از آن خواستندی رنجید ، و خواهیم دید که از این راه چه دشمنیها پدید آمد و چه کینهها رخ داد.
نخستین کابینه قانونی یک پیش آمد دیگری در همانروزها کنارهجویی مشیرالدوله صدر اعظم بود. دانسته نشد بهر چه کناره جست. آیا خود خواست یا محمد علیمیرزا
نخواست. پس از کناره جویی او یک کابینهای بدانسان که خواست مجلس