برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۲۸۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پذیرفته و داستان بودجه را بالاتر از هر کاری شمرده و بآن پرداختند. ولی در اینجا دو دشواری در میان بود: یکی آنکه میبایست دربارهٔ درآمد و درفت دولت پرسشهایی از وزیران بکنند، در حالیکه وزیران بمجلس نمی‌آمدند و خود را پاسخده مجلس نمی‌شناختند. در قانون اساسی در این باره چیزی ننوشته بودند. از دیرگاه سعدالدوله وزیر مالیه و وزیر خارجه را بمجلس میخواست که پرسشهایی از ایشان کند و هر زمان به صنیع‌الدوله رئیس مجلس یادآوری میکرد، و او بدربار می‌نوشت، ولی نتیجه دیده نمیشد. دیگری اینکه رشته درآمدها در دست مسیو نوز و دیگر بلژیکیان میبود و آنان بمجلس ارجی نمی گزاردند و پروایی نمی‌نمودند.

چنانکه گفتیم مسیو نوز چند کار بزرگی را در دست خود میداشت و اداره‌های گمرک و پستخانه و تلگرافخانه و صندوق مالیه همه در چنگ وی میبود. راستی را این بلژیکیان برای دیگران کار میکردند، و این بود با پشتیبانی آنان پیشرفت بسیاری کرده و بدینسان همه رشته های درآمد را در دست خود گرفته بودند، و آشکاره به بهمزدن کار های ایران و خوشانیدن سرچشمه‌های درآمد دولت می‌کوشیدند که نیاز کشور را بوامگرفتن از بیگانگان بیشتر گردانند.

از همینجا اندازه زبونی و ناتوانی دربار قاجاری روشن میگردد. چند تن بیگانه را آورده و رشته کارهای بزرگ را بدست آنان سپرده و با آنکه دشمنی و بدخواهی آنان را با چشم میدیدند، پروایی نمیکردند و با صد بیدردی روز میگزاردند.

چنانکه گفته‌ایم آزردگی از دژرفتاری بلژیکیان و بدخواهی آنان یکی از انگیزه‌های جنبش تهران بود، و همه کوشندگان دل پر از کینه آنان میداشتند. همچنین سعدالدوله از زمان «وزیر تجارتی» خود کینه های بسیار از آنان در دل میداشت.

از هر باره مجلس آماده میبود که از نوز و همدستان او ببد گویی پردازد و بکوتاه کردن دستهای آنان کوشد، و این پیش آمد

گفتگو از بودجه زمینه برای چنان کاری آماده میگردانید. چیزیکه

۲۸۳