برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۲۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تلگراف مطلع شدند بخلاف عادت سیاسین جهان بجای آنکه تأسف نمایند که چرا افکار وزراء روس را در اینمسائل استکشاف ننمودند و جوابهای ایشانرا استماع نکردند (بعرب صاحب گفته بودند که من چیزی بسید جمال‌الدین نگفته بودم که بوزارت روس تبلیغ نمایند) و من ایشانرا ببطرزبورغ نفرستادم (اناالله وانا الیه راجعون) اینک لعب معکوس اینک فکر عقیم اینک نتیجهٔ فاسده بااینمسلک چگونه توان راه اخطار را بست و از مهالک دوری جست (بلاسبب شبهه، در دلها افکندن و قلوب را متنفر کردن خداوند تعالی مگر بقدرت کامله خود ما را از آثار وخیمه اینحرکات حفظ کند... و اعجب از اینواقعه اینست پس از آنکه وعد احترامات و ستایش خود را از لسان مبارک اعلیحضرت شاهنشاهی شنیدم حاجی محمد حسن امین الضرب تبلیغ نمودند که رضایت اعلیحضرت شاهنشاهی اینست که اینعاجز طهران را ترک نموده مجاور مقابر شهر قم بشوم هر چه در خبایای ذهن خود تفتیش نمودم سبب را ندانستم – آیا بجهت آن بود که دولت روس را ببراهین و وسائط دعوت بمسلک و مواده دولت ایران نمودم یا برای آنست که بخواهش وزیر اعظم بپطرزبورغ رفته در تبرئه ذمه و حسن مقاصد ایشان با دولت روس کوشیدم - یا بدین جهت که طرق حل مسائل را چنانچه خواهش وزیر اعظم بود بقوه کد و جد بدست آوردم - اگر چه بر مجرب ندامت رواست آنچه بپاداش مهمانی اول بمن گذشت مرا کافی بود که دیگر خیال ایرانرا نکنم اما لفظ شاهنشاه را مقدس شمرده خواستم بخلاف آنچه گفته بودند معلوم گردد که هم خیرخواهم هم مطیع دیگر این چه نقش است که باز ژاژ خوایان گوازه پسند بالله علیکم اگر خدا نخواسته ظهورات مرا از مسلک خیر خواهی منحرف و منصرف کند بر من چه ملامت خواهد بود سبحان الله توهم مزاحمت در مناصب هر وقت این صاحبان عقول صغیره و نفوس حقیره را بر این میدارد که ذهن وقاد نقاد اعلیحضرت شاهنشاه را در باره این عاجز مشوب گردانند اینک در حضرت عبدالعظیم نشسته تا امر از مصدر عزت چه صادر شود اسئل الله تعالی أن یمدکم بالعدل والحق وینصرکم بالحکمة و یشید دولتکم بقدرته ویحرسه عن کید الخائنین آمین العاجز جمال‌الدین‌الحسینی

۱۹