برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۲۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

شد که یکی بآنان گفتاری راند و چگونگی را بفهماند. این را ناصح زاده بگردن گرفت و به روی پله‌ها ایستاد و بمردم گفتار راند.

امروز بدینسان گذشت. امروز نام مشروطه در میان نمیبود و سخن از «عدالت طلبی» و «آزادیخواهی» میرفت. چنانکه گفتیم اینان هم آوازی با کوشندگان تهران میخواستند و چون از آنجا آگاهیهای درستی نرسیده بود نام مشروطه را نشنیده و داده شدن آن را نمیدانستند. لیکن شبانه کونسول که از پیش‌آمدهای تهران نیک آگاه میبود چگونگی را باز گفت و نام مشروطه از آنجا بمیان آمد.

فردا پنجشنبه کار برونق خود افزود. زیرا از یکسو انبوه مردم رو بکونسولخانه آوردند. کسانیکه دیروز بازار را بسته و بخانه‌های خود شتافته و باینجا نیامده بودند امروز میآمدند. کسانیکه دیروز داستانرا نشنیده بودند امروز شنیده و باینجا میشتافتند. کونسولخانه و آن پیرامونها پر از مردم میبود. مسجد صمصام خان را در آن نزدیکی فرش کردند و جایگاه دیگری برای گرد آمدن مردم پدید آوردند. از یکسو هم علمای بزرک، از حاجی میرزا حسن مجتهد و حاجی میرزا کریم امام جمعه و میرزا صادق و حاجی میرزا محسن و ثقةالاسلام و حاجی سید محمد قره‌باغی و دیگران همگی بمردم پیوستند و به مسجد صمصام خان آمدند.

امروز بازرگانان پیشنهاد کردند در رفت را بگردن گیرند و پول پردازند. نخست حاجی مهدی آقا کوزه‌کنانی پیشگام گردید. بدینسان که رو بملایان کرد و چنین گفت: «در این راه که بخرسندی و سرفرازی ایرانیان خواهد انجامید من جان و داراک دریغ نخواهم داشت و همه در رفت را خود از کیسه خواهم پرداخت.» ولی دیگران بآن خرسندی ندادند و چنین نهادند که همگی پولهایی پردازند، و برای این کار صندوقی بنام «صندوق مصارف انجمن عدالت طلبان و مشروطه خواهان اسلام» پدید آوردند که مهری برای خود داشت ورسیدهای چاپی آماده گردانید. صندوقداری را آقا میر باقر و سرکشی را حاجی محمد صادق قازانچایی و کربلایی علی مسیو بگردن گرفتند.

۲۱۵