برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۲۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نامه سید جمال به ناصرالدینشاه نامه‌ای از سید بفارسی در دست است که می گویند هنگام بست‌نشینی در عبدالعظیم به ناصرالدینشاه نوشته، و چون آن نامه انگیزهٔ آمدن سید را بایران اندکی روشن می‌گرداند با همهٔ درازیش در اینجا می آوریم:[۱]

عرضه داشت بسدهٔ سنیهٔ عالیه و عتبه رفیعهٔ سامیهٔ اعلیحضرت شاهنشاه اسلام پناه در (مونیک) وقتی که از شرف وعد احترامات و اجازه مصاحبت موکب همایونی در زمره طرب (؟) بودم در همان محضر سنی جناب امین‌السلطان وزیر اعظم چنان پسندیدند که این عاجز برای اصلاح بعضی امور ضروریه اولا به (پطرزبورغ) رفته پس از انجام آنها بایران بیایم اعلیحضرت شاهنشاه اقام الله به دغامة المدن استحسان فرمودند در شب همان یوم الشرف پنج ساعت جناب وزیر اعظم باین عاجز مکالمه نمودند خلاصه‌اش این شد آنکه اولا دولت روسیه و رجال و ارباب جراید آنرا حق نیست که ایشانرا برجلس (؟) و نشانه سهام نمایند و از در معادات و معاندت برآیند چون که ایشان یعنی جناب وزیر اعظم مالک و صاحب ملک نیستند و رتق و فتق امور بقدرت ایشان نیست دیگر آنکه مسئله کارون و بانک و معادن قبل از ارتقاء ایشان برتبه وزارت عظمی انجام پذیرفته است نهایت اینست که اجراء آن از سوء بخت در زمان وزارت ایشان شده است پس حین ورود پطرزبورغ باید در نزد وزارت روسیه ابراء ذمه و تبرئه ساحت ایشانرا بنمایم و تبدیل انکار فاسده وزراء روس را در حق ایشان داده و حسن مقاصد و نیات ایشان را درباره دولت روس مسجل کنم ثانیاً از این عاجز خواهش نمودند که به (مسیو کیرس) رییس الوزراء و وزیر دول خارجه و مستشارهای ایشان (ویلنکالی) و (زینوویب) شفاهاً بگویم که ایشان یعنی جناب وزیر اعظم از برای اثبات حسن مقاصد خود در هر حال حاضرند که اگر از طرف روس طریق اسهلی ارائه شود در ظرف چند روز مسئله کارون و بانک و معادن را حل نموده بحالت سابقه اعاده نمایند اینعاجز چون نجاح مقاصد جناب وزیراعظم را عین رضایت پادشاه و خیر ملت اسلام میدانستم


  1. این نامه را در مقدمهٔ «تاریخ بیداری ایرانیان» آورده که ما نیز بدانسانکه هست و با غلطهاییکه می‌دارد از آنجا آوردیم.
۱۶