گماردندی. در زمانیکه مشروطه برخاست این نماینده حاجی سید محمد قره باغی میبود، ولی پس از چند سالی او چون مرد، شیخ علی جوان جانشین گردید.
متشرعان که دسته انبوه اینان میبودند پیروی از ملایان دیگر میکردند. اینان پیشوایان بزرگترشان علمای نجف و کربلا شمرده شدندی که بایشان «تقلید» نمودندی و رسالههای ایشان را بکار بستندی. ولی در هر شهری نیز مجتهدان و ملایان بسیاری برای راه بردن مردم بودندی، و برخی از اینانست که داراک بسیار اندوختندوی، و نوکران و بستگان فراوان از طلبهها و سیدها گرد آوردندی، و دستگاه فرمانروایی گسترده در برابر دولت بالا افراشتندی. اینگونه مجتهدان از ردهٔ «اعیان» بشمار رفتندی.
در تبریز، از صد سال باز، اینگونه پیشوایی و فرمانروایی، از آن خاندان میرزا احمد بودی. اینان از صد سال باز، داراک بسیار اندوخته و دیههای بسیار بدست آورده، و از هر باره ریشه دوانیده بودند. چنانکه گفتیم در زمان ناصرالدینشاه، رشته در دست حاجی میرزا جواد میبود که نزدیک بسی سال پیشوایی و فرمانروایی کرد، و چون او در سال ۱۲۷۴ (۱۳۱۳) در گذشت، نوبت به پسرش میرزا رضا رسید، و چون پس از سه سال این هم در گذشت، برادرزاده حاجی میرزا جواد، حاجی میرزا حسن مجتهد که از نجف بازگشته بود، بنام مجتهد رشته را بدست آورد، و از آن سوی برادرزاده این، حاجی میرزا کریم، بنام «امام جمعه» بکار پرداخت.
در سالهای پیش از مشروطه، این دو تن میبودند و هر یکی داراک بسیار و دستگاه بزرگی میداشتند، و عمو و برادرزاده با یکدیگر همچشمی و کشاکش نیز مینمودند.
از آنسوی مجتهدان دیگری نیز از میرزا صادق آقا و برادر او حاجی میرزا محسن و حاجی میرزا ابوالحسن انگجی و دیگران نیز میبودند.
گفتگو از رفتار و زندگانی اینان بسخن بس درازی نیازمند است
و ما را در اینجا چنان میدانی نیست. آنچه میباید گفت اینست که اینان،