برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۱۷۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نشان میداد. پیداست که کناره‌جویی عین‌الدوله هم جز رویه کاری نمیبود.

ولی مردم دست بر نداشتند و باین دو کار بس ننمودند، و چون میترسیدند علماء سخن فرستادگان را پذیرفته بتهران باز گردند بتلگراف بایشان آگهی دادند و از شادروان بهبهانی پاسخ گرفتند.

چون روز بروز شورش بزرگتر میگردید و این زمان شمارهٔ بستیان بیش از چهارده هزار شده بود، دولت انگلیس بمیانجیگری برخاسته، از راه رسمی، از دولت ایران خواستار گردید که هر چه زودتر بدرخواستها پاسخ دهد و شورش را بپایان رساند، و در پارلمان نیز گفتگو در این باره بمیان آمد.

میتوان گفت که تا این هنگام شاه از پیش‌آمدها آگاهی درستی نمیداشت. چون در صاحبقرانیه در بیرون شهر می‌نشست و درباریان گردش را گرفته و بکس دیگری راه نمیدادند از چگونی کشور بیکبار ناآگاه میبود، ولی این زمان که پیش آمد را نیک دانست از در همداستانی در آمد، و روز یکشنبه سیزدهم مرداد (۱۴ جمادی الثانیه) فرمانی را که امروز سر دیباچه قانونهاست بیرون داد و ما اینک آن را در اینجا می‌آوریم:

جناب اشرف صدر اعظم   از آنجا که حضرت باریتعالی جل شانه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی ایران و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که رأی و ارادهٔ همایون ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت اصلاحات مقتضیه بمرور در دوائر دولتی و مملکتی بموقع اجراء گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علماء و قاجاریه و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف بانتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه طهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازم را بعمل آورده و بهیئت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید

و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه

۱۶۴