برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۱۶۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
سوم – امنیت مملکت، چه امروز کسی دارای مال و جان خود نیست.
چهارم – افتتاح عدالتخانه که از طبقه علماء و تجار و سایر اصناف برای رسیدگی در مرافعات شرکت در او داشته باشند.
پنجم – قاتل دو سید بزرگوار را قصاص نمایند.

عین الدوله و وزیران او، همچنان بیباکی مینمودند، و از نادانی و نافهمی کار را باینجا رسانیده و پایان آن را نمی‌اندیشیدند، و باین در خواستها نیز پاسخ سر بالا دادند ، بدینسان:

اول – چند نفر آقایان باختیار خود، عازم عتبات شده دیگران در شهر هستند، وجود آنها لازم نیست.
دوم – بی قصور دولت کسی را نمیگیرد.
سوم – مملکت در کمال امنیت است.
چهارم – سالهاست عدالتخانه باز و در انجام امور ساعی، مخصوصاً این ایام حضرت اشرف والا شعاع‌السلطنه رئیس دیوانخانهٔ مبارکه مقرر شده‌اند که بعرض عارضین رسیدگی کامل شود. هیچوقت در ایران مرسوم نبوده که از طبقات رعایا شرکت در دیوانخانهٔ مبارکه داشته باشند.
پنجم – کسی کشته نشده که قصاصش لازم آید.

تا این پاسخ رسد حال دیگر شده بود. زیرا از یکسو شماره مردم در سفارتخانه بسیار فزون گردیده، و از یکسو زبان‌ها بخواستن مشروطه باز شده و در آن چند روزه کسانی بمردم معنی آزادی و مشروطه و پارلمان را تا یک اندازه فهمانیده بودند. انبوهی از مردم که در یکجا گرد آمده و بدرخواستهایی بر خیزند، زمان بزمان بدلیری فزایند و درخواست بیشتر کنند. از این گذشته ، در این میان یکداستان شگفتی رو داده بود، و آن اینکه محمد علی میرزای ولیعهد، از تبریز با کوشندگان هم آواز گردیده و مجتهدان آن شهر را بتلگرافخانه فرستاده بود که بشاه و بقم و دیگر شهرها تلگراف کنند و از علمای کوچنده هواداری نشان دهند، و خود او تلگرافی بپدرش فرستاده بود.

این کار ولیعهد گذشته از آنکه خود پشتیبانی بجایی بکوشندگان شمرده

۱۵۵