برگه:Tarikh-e Mashruteh-ye Iran.djvu/۴۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطه ایران
 

فتحعلیشاه و محمدشاه و ناصرالدینشاه، بی آنکه رفتار خود را دیگر کنند پی هم آمدند و رفتند، و مردم نیز چشم بسته و ناآگاه، در زیر دست آنان روز گزاردند، و تنها در سالهای بازپسین پادشاهی ناصرالدین بود که اندک تکان و بیداری در توده پدیدار گردید.
اینان خود کاری نمی‌کردند و دیگران را هم نمی‌گزاردند. در زمان محمدشاه میرزا ابوالقاسم قایم مقام وزیر کاردانی بود و بشایندگی کارها را پیش می‌برد. ولی محمدشاه او را کشت و جایش را بحاجی میرزا آقاسی داد.
در زمان ناصرالدین شاه میرزاتقیخان امیرکبیر به پیراستن و آراستن ایران می‌کوشید، و چه در سیاست، و چه در کشورداری کاردانی از خود نشان می‌داد. ناصرالدینشاه او را کشت و بجایش میرزا آقاخان نوری را نشاند. سپس هم حاجی میرزا حسین خان سپهسالار بکارهایی برخاست و آگاهی و کاردانی از خود می‌نمود. ولی ناصرالدینشاه او را نگه نداشت، و مردم نیز ارج او و کارهایش را ندانستند.

حاجی میرزا حسین خان سپه سالار

در سال ۱۲۵۰ (۱۲۸۸) ناصرالدینشاه او را از استانبول خواسته، و نخست وزیر عدلیه و سپس صدراعظم گردانید. سپهسالار چون مرد کاردان و نیکی بود، و دیرزمانی در استانبول و دیگر جاها مانده و از چگونگی کشورهای اروپایی آگاهی می‌داشت، خواست در ایران نیز نکاتی پدیدآورد و سامانی بکارهای دولت دهد. از لگام گسیختگی حکمرانان شهرها جلو گرفت و رشوه را از میان برداشت. یکی از کارهای نیک او این بود که وزارتخانه‌ها و درباری بآیین اروپا پدیدآورد. پیش از آن برخی وزارتخانه‌ها می‌بود ولی مرز و سامانی در میان نبوده. و شاه یا صدراعظم بهمهٔ کارها درآمدی و فرمان دادی. سپهسالار چنین نهاد که یک صدراعظم و نه وزارتخانه برپا شود بدینسان: وزارت داخله، وزارت خارجه، وزارت جنگ، وزارت مالیات، وزارت عدلیه، وزارت علوم، وزارت فواید، وزارت تجارت و زراعت، وزارت دربار، و کارها در میان اینها بخشیده شود، که هر وزارتخانه‌ای بکارهای خود بپردازد و در آن کارها جداسر و آزاد، ولی در نزد صدراعظم پاسخگو باشد. این وزارتخانه‌ها با اداره صدراعظمی «دربار اعظم» نامیده شود، کارهای بزرگ کشوری با بودن صدراعظم در «مجلس وزراء» بگفتگو آید، و هفته‌ای دو روز این مجلس برپا گردد.
«لایحه‌ای» که بتاریخ ۱۲ شعبان ۱۲۸۹ برای اینکار نوشته و بدستینهٔ شاه رسانیده در دست است، و از خواندن آن اندازهٔ فهم و کاردانی سپهسالار نیک دانسته می‌شود.[۱]
در زمان او گفتگوی کشیده شدن راه آهن بمیان آمد و «امتیار» آن بانگلیسیان داده شد، ولی ما از چگونگی آن آگاهی نیافته‌ایم.

این مرد نیک چون می‌خواست شاه را از چگونگی دولت‌های اروپا، و از همدستی

  1. رویهٔ آن در مقدمه (تاریخ بیداری ایرانیان آورده شده.