برگه:TaranehayeKhayyam.pdf/۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۵۶
ترانه‌های خیام

  قدح بشرط ادب گیر زانکه ترکیبش،  
  ز کاسهٔ سر جمشید و بهمن است و قباد. (۷۰)  

حافظ و مولوی و بعضی از شعرای متفکر دیگر اگر چه این شورش و رشادت فکر خیام را حس کرده‌اند و گاهی شلناق آورده‌اند، ولی بقدری مطالب خودشان را زیر جملات و تشبیهات و کنایات اغراق آمیز پوشانیده‌اند که ممکن است آنرا بصد گونه تعبیر و تفسیر کرد. مخصوصاً حافظ که خیلی از افکار خیام الهام یافته و تشبیهات او را گرفته است، میتوان گفت او یکی از بهترین و متفکرترین پیروان خیام است. اگر چه حافظ خیلی بیشتر از خیام رؤیا، قوهٔ تصور و الهام شاعرانه داشته که مربوط به شهوت تند او میباشد، ولی افکار او بپای فلسفهٔ مادی و منطقی خیام نمی‌رسد و شراب را بصورت اسرارآمیز صوفیان در آورده. در همین قسمت حافظ از خیام جدا میشود. مثلا شراب حافظ اگر چه در بعضی جاها بطور واضح همان آب انگور است، ولی بقدری زیر اصطلاحات صوفیانه پوشیده شده که اجازهٔ تعبیر را میدهد و یکنوع تصوف میشود از آن استنباط کرد. ولی خیام احتیاج به پرده‌پوشی و رمز و اشاره ندارد، افکارش را صاف و پوست کنده می‌گوید. همین لحن ساده، بی‌پروا و صراحت لهجه او را از سایر شعرای آزاد فکر متمایز میکند.

مثلا این اشعار حافظ بخوبی جنبهٔ صوفی و رؤیای شدید او را میرساند: