برگه:Siaaq.pdf/۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

آویختن است و در اصطلاح رقعه که محرّر بر عٰامل نویسد از جمله تحویل انرا تعلیق میکویند جمع در لغت کرداوردنست و در اصطلاح انچه محرّر از نقد و جنس فراهم اورد اضٰافه در لغت رَسیدن باشد و در اصطلاح چون باقی بر مودّی اید و چیز دیکر بران افزاید انرا اضافه کویند مجمل مشتق از اجمال است و اجمال در لغت جمله کردنست و در اصطلاح حسابی را کویند که تفصیل علاوهٔ داشته باشد و ازین تفصیل بیرون نوشته فاصل او واقع اورده باشد حرز در لغت تقدّس کردنست و در اصطلاح غلّه‌زار نادروده را اثمار در اشجار که هنکام ادراک تقدیر میکیرند هندسه مقرب اوازه است و مُهندس بمعنی اندازه‌کیر جزیه خراجی را کویند که بر