برگه:Shahnameh-Jules Mohl-02.pdf/۲۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
  مرنجان روان کین سرای تو نیست بجز تنگ تابوت جای تو نیست  ۲۷۶۵
  نهادن چه باید بخوردن نشین بامّید گنج جهان آفرین  
  زگیتی ترا شادمانیست بس گر او هیچ مهری ندارد بکس  
  یکی را سرش بر کشد تا بماه فراز آورد راستش زیر چاه  
  چنین است کردار چزخ برین گهی این بر آن وگهی آن بر این  
  زخون سیاوش گذشتم بکین بآوردن شه زتوران زمین  ۲۷۷۰
۲۱۶