برگه:Shahnameh-Jules Mohl-01.pdf/۱۹۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
  بجوی ای پسر چون شود داوری ززال وزسلم آنگهی یاوری  
  وزین نو درختی که از پشت زال برآمد کنون برکشد شاخ یال  ۲۰۲۵
  ازو شهر توران بود بی هنر بکین تو آید همان کینه ور  
  بگفت وفرود آمد آبش بروی همی زار بگریست نوذر بروی  
  ابی آن که بد هیچ بیماری او نه از دردها هیچ آزاری او  
  دو چشم کیانی بهم بر نهاد بپژمرد وبر زد یکی سرد باد  
  شد آن نامور پر هنر شهریار به گیتی سخن ماند ازو یادگار  ۲۰۳۰
۱۹۱