این برگ همسنجی شدهاست.
خداوند مردی و رای و هنر | بدو شادمان مهتران سر بسر | |||||
و دیگر دلاور سپهدار طوس | که در جنگ بر شیر دارد فسوس | |||||
ببخشد درم هر چه یابد ز دهر | همی آفرین جوید از دهر بهر | |||||
بیزدان بود خلق را رهنمای | سر شاه خواهد که ماند بجای | |||||
جهان بی سر و تاج خسرو مباد | همیشه بماناد جاوید شاد | ۲۳۵ | ||||
همیشه تن آزاد با تاج و تخت | ز درد و غم آزاد و پیروز بخت | |||||
کنون باز گردم بآغاز کار | سوی نامهٔ نامور شهریار |
۱۴