فصل ششم
اسکولاستیک
چون در قرون وسطی بحث علمی و حکمتی تقریباً یکسره منحصر بود به آنچه در مدارس دیر و کلیسا واقع میشد، و تعلیمات مقید بود به قیود مدارس مزبور، یعنی دستور اولیای دین مسیح، و مدرسه را به زبان لاتین «اسکولا» میگفتند، از اینرو کلیهٔ علم و حکمت آن دوره را منتسب به اسکولا نموده «اسکولاستیک»[۱] نامیدهاند. علم و حکمت اسکولاستیک خصایصی داشته که هرگاه این کلمه گفته میشود آن خصایص در نظر جلوه میکند و مختصر آن اینست:
نخست بطور کلی تحقیقات علمی و حکمتی برای اثبات اصول دین و استوار ساختن عقاید بود، نه کشف حقایق؛ تا آنجا که اولیاء دین به صراحت میگفتند: ایمان بر عقل مقدم است، یعنی خصایص اسکولاستیک برای ایمان فهم لازم نیست، اول باید ایمان آورد سپس در صدد فهم برآمد، چه تا ایمان نباشد فهم حاصل نشود. بنابر این اهتمام اهل تحقیق همه متوجه بود به اینکه عقل را خادم ایمان قرار دهند و علم را با احکام دین سازگار نمایند، چه، اصول دین که از جانب خداوند بانسان افاضه شده، البته حق است و عقل را نرسد که منکر آن شود.
دوم استقلال فکر و آزادی رأی درکار نبود. در آغاز امر اتکاء و استناد همه بر مندرجات کتب مقدس و احکام و تعلیمات اولیاء دین بود، و هر کس از آن تعلیمات بیرون میشد گرفتار تکفیر و حبس و آزار میگردید یا میبایست توبه و استغفار کند،
- ↑ Scolastique