چون خواست تحصیل کمالی کند و مکتب و مدرسه دایر نماید، با رنج فراوان از گوشه و کنار دو سه نفر از اهل فضل پیدا کرده پیش خود خواند. در سن کهولت خواندن و نوشتن را آموخت، و فرزندان و اعضاء خاندان خویش را شخصاً تعلیم کرد، و مدارس چند تأسیس نمود، ولیکن مساعی معارف پروری شارلمانی شارلمانی نتیجهٔ کامل عاجل نبخشید. چه، هنوز اروپا چنانکه باید امن و آرام نشده و طبایع آن مردم برای سیر در عوالم تمدن مستعد نگردیده بود. باری در سراسر مائهٔ نهم میلادی تنها یکنفر در آن ممالک به دانشمندی اشتهار یافته و او «اسکت اریژن»[۱] از اهل انگلستان است، که از حکما و متألهین آن زمان بشمار میرود و در مائهٔ دهم نیز از فضلا کسی که قابل ذکر است «ژربر»[۲] فرانسوی میباشد که در پایان عمر بمقام پاپی رسید، و عنوان سیلوستر دوم[۳] اختیار کرد، و او یکی از نخستین کسانی است که از مسلمانان کسب معرفت نموده، یعنی به اسپانیا (اندلس) که آن زمان مملکتی اسلامی بود رفته نزد دانشمندان آن سرزمین بزبان عربی تحصیل علم نمود و در ریاضیات و هیئت و نجوم دارای اسکت اریژن و پاپ سیلوستر دوم مقامی شد، و چون به فرانسه برگشت، به نشر معلوماتی که در اسپانیا فرا گرفته بود همت گماشت و از آن پس دانش طلبان اروپا ممالک اسلامی را منبع علم و حکمت شناختند، به آنجا مسافرت کردند و به تحصیل زبان عرب و معلومات فضلا و حکمای اقطار ما پرداختند، و همچنانکه مسلمانان به ترجمهٔ کتب یونانی کلید خزانهٔ علم را دریافتند، اروپائیان نیز به ترجمهٔ کتب عربی یا معرب مفتاح دانش را به دست آوردند، و در مائهٔ یازدهم و دوازدهم میلادی (پنجم و ششم هجری) همت ارباب کمال بیشتر مصروف ترجمهٔ کتب عربی به زبان لاتین ترجمه بود و چون آنزمان زبانهای اروپائی هنوز برای ادای مطالب علمی و فلسفی پخته و ورزیده نشده بود،
برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۹۴
ظاهر