برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۹۰

از ویکی‌نبشته
پرش به ناوبری پرش به جستجو
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

(معاصر بهرام گور پادشاه ساسانی) در آغاز جوانی به مذهب «مانی» گرایید بعد متوجه حکمت افلاطون و فلوطین گردید، و نسبت به آن تعلیمات عشق مفرط پیدا کرد، سرانجام از شنیدن مواعظ بعضی از آباء مسیحی به مذهب مادری برگشت، و چنان شوق و شور در سر داشت که هم در جوانی به حلقهٔ کشیشان درآمد. مصنفات چند در تحقیق چگونگی علم و معرفت، و یگانگی خداوند، و تثلیث و چگونگی خلقت، و حقیقت نفس، و بقا و مبدأ و مآل او، و مستلهٔ گناه و ثواب و جبر و اختیار و سرنوشت و تقدیر و نجات انسان به فضل الهی و غیرها دارد که در آنها حکمت افلاطونی را با مقتضیات مسیحیت جمع کرده، و به صورت مخصوص درآورده است، چنانکه، می‌توان او را از محققین و در عداد حکما به شمار آورد. مسیحیان «کاتولیک» از اولیاء محسوبش داشته لقب «پاک»[۱] به او داده‌اند. این حکیم ظاهراً نخستین کسی است که فکر انسان را دلیل بر وجود او دانسته، و این تحقیق همان نظری است که مبنای حکمت «دکارت» واقع شده، و در بیان فلسفهُ این حکیم مطلب را توضیح خواهیم کرد. از این گذشته تحقیقات او همه از افلاطون گرفته شده و بنابر این حاجت به شرح و بسط آنها نداریم.

۲– دورهٔ فترت

اهل خبر دانند که در قرون اولیهٔ تاریخ میلادی سراسر کشورهای متمدن روی زمین (غیر از هندوستان و چین) در زیر تسلط دو دولت معظم بوده؛ بر ایران و ممالک همسایهٔ آن، دولت ساسانی حکومت می‌کرد، و کشورهای پیرامون دریای «سفید» (مدیترانه) یعنی همهٔ ممالک جنوبی و غربی اروپا و شمال آفریقا و سوریه و آسیای صغیر، زیر دست رومیان بودند، و در آن حال در قسمتهای شمال و مشرق اروپا و شمال آسیا طوائفی می‌زیستند از تمدن و تربیت دور، که تقریباً زندگی بدوی می‌کردند، و رومیان و یونانیان ایشان را «بربر» می‌خواندند. از طوایف مزبور آنها که در اروپا بودند سفید پوست، و از نژاد «آریانی» یعنی «ژرمن» یا «اسلاو» و جماعتی که در آسیا


  1. Saint
–۸۱–