گذاشتند، ناچار بنا بر اختلاف فهم و ذوق و سلیقه، اختلاف آراء پیدا کردند. و مذاهب چند در میان ایشان ظهور نمود که نسبت به اصولی که بیان کردیم یک زبان نماندند، و از مذاهب مهم که در آغاز عهد عیسویت ظاهر شد، یکی مذهب «اریوس»[۱] بود که برای خداوند زایش و فرزند قائل نشده و «اقنوم» دوم را مخلوق دانسته قرین خداوند اختلاف مذاهب عیسوی نمیخواند. و دیگر مذهب «مانی»[۲] ایرانی که تلفیقی از کیش «زردشتی» و مسیحیت بود، و زردشت و بودا و مسیح را فرستادگان خدا میدانست و هورمزد و اهریمن را قرین یکدیگر قرار میداد و برخلاف تعلیمات زردشت ترک دنیا و قطع علائق و پرهیز از تأهل و تناسل را سفارش میکرد.
این هردو مذاهب سالها بلکه قرنها در مغرب و مشرق معتقدان داشته و در افکار مردم تأثیرات مهم بخشیده است، ولیکن عاقبت پیروان آنها به سبب تعقیب عیسویان و زردشتیان و مسلمانان قلع و قمع شدند و باقی نماندند.
چون تاریخ ادیان و بحث در مسائل دینی و شقوق و شعب مذهبی، موضوع این رساله نیست؛ در این رشته بیش از این سخن گفتن روا نمیداریم، همین قدر گوئیم: چون اختلاف آراء میان اولیاء دین مسیح شدت یافت، برای حل مسائل، و اختیار طریقهٔ واحد مجالس کردند و اصول دین را مطابق آنچه اشاره کردیم به اکثریت تثبیت نمودند، و رأیهای دیگر را مذهب باطل[۳] خواندند.
حکمت الهی مسیحی موافق اصول مذکور، در ظرف چهار پنج مائهٔ أول میلادی تحقق یافت، و کسانی که اینکار را صورت دادند «آباء دین مسیح»[۴] خوانده میشوند. در ذکر اسامی و احوال و گفتههای آنها اگوستین چون خارج از موضوع نظر ما است وارد نمیشویم، همین قدر گوئیم، معتبرترین و بزرگترین آنها معروف به «اگوستین»[۵] است، که از ادبای روم بود