فرانسه با آلمانها سر به سر میگذاشت، لایبنیتس برای رفع این شر به امرای آلمان القاء فکر کرد که توجه آن پادشاه را بجنگ با دولت عثمانی یعنی به عقیدهٔ او به دفع شر کفار معطوف کنند، آنها هم این رأی را پسندیدند و خود او را به پاریس فرستادند که آنجا برای این مقصود کار کند. چهار سال در فرانسه بسر برد. آن مقصود را حاصل نکرد اما با فضلای فرانسه مرتبط و از ایشان بهرهمند گردید. مخصوصاً علم خود را در ریاضیات تکمیل کرد، و اختراعات نمود که از همه مهمتر حساب فاضله و جامعه[۱] و محاسبهٔ بینهایت خرد است[۲] و آن مهمترین تکمیلی است که پس از دورهٔ یونانیان قدیم در ریاضیات به عمل آمده و قدرت اهل علم را بر حساب فوقالعاده افزون ساخته، و مخصوصاً در علم طبیعی به تحقیقاتی موفق نموده که بدون آن وسیله میسر شدنی نبود. اگر چه زمینهٔ این اختراع به واسطهٔ کارهای امثال دکارت و پاسکال و بعضی دیگر تهیه شده بود، ولیکن در رسیدن به نتیجه افتخار نصیب لایبنیتس گردید، جز اینکه «نیوتن»[۳] انگلیسی که پس از این به کارهای او اشاره خواهیم کرد در این افتخار شریک، بلکه به زمان بر لایبنیتس مقدم است، زیرا او چند سال پیش از لایبنیتس همین محاسبه را یافته و به این اختراع موفق شده بود. چون اختراع لایبنیتس بر دانشمندان مکشوف شد، این گفتگو به میان آمد که شاید او از نیوتن گرفته باشد، و در این باب تحقیقات به عمل آمد، و معلوم شد دانشمند آلمانی از کار حکیم انگلیسی آگاه نبوده است، به علاوه شیوهٔ لایبنیتس در این محاسبه با شیوهٔ نیوتن یکسان نیست، و از او سادهتر و کاملتر است، و در هر حال آن دو دانشمند هر دو یکسان از این افتخار بهره دارند.
لایبنیتس در زمان اقامت در فرانسه به انگلیس هم رفته، و با دانشمندان آن سرزمین نیز ارتباط یافته است. هنگام بازگشت به آلمان در هلاند با اسپینوز هم ملاقات کرد، و در سی سالگی بر حسب