برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۳۱۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

همراه باشد مهر و حب است، و اگر اندوه با تصور علت خارجی آن همراه شود بغض و کین است، و هرگاه شخص چیزی را هنگام شادی درک کند نسبت باو مهربان است، و چون هنگام اندوهناکی درک کند از او بیزار میشود، و همچنین چیزی که شبیه به امر محبوب باشد محبوب است و چیزی که شبیه بامر مبغوض باشد، مبغوض است، و شادی اگر مقرون با تصور امر آینده باشد امید است، و اگر مقرون به تصور امر گذشته باشد خشنودی است، و اندوه اگر مقرون به تصور امر آینده باشد. بیم یا ناامیدی است، و اگر مقرون بتصور امر گذشته باشد افسردگی یا پشیمانی است. و شادی شخص محبوب و اندوه شخص مبغوض مایهٔ شادی است و علتش نزد ما محبوب خواهد بود، و برعکس اندوه شخص محبوب و شادی شخص مبغوض مایهٔ اندوه ما است، و علتش نزد ما مبغوض می‌گردد، و از همین فقره چندین حالت از حالات نفسانی نمایان می‌شود مانند دلسوزی و رقت که اندوه بر اندوه محبوب است و غضب بر کسی که مایهٔ آن اندوه شده است، و بهمین نکته سنجیها میزان نفسانیات دیگر به دست می‌آید از قبیل: رحم و مروت و بیرحمی و قساوت و هم‌چشمی و رقابت و سرافرازی و سرشکستگی و بخل و رشک و حسد و کینه و سپاسداری و سربزرگی و فروتنی و کرامت و قوت نفس و بزرگواری و بسیاری دیگر، و چگونگی آنها و علت‌ها و موجبات شدت و ضعف آن نفسانیات و نتایجی که از آنها بروز می‌کند، و اعمالی که به سبب امور مزبور از انسان سر می‌زند و این جمله معلوم می‌دارد که انسان در میان عواطف و حالات نفسانی که اکثر آنها معلول حوادث روزگارند، مانند پر کاهی است که گرفتار طوفان امواج دریا باشد، و بی‌اختیار به این سو و آن سو کشیده می‌شود و پرتاب می‌گردد، و هیچگاه نمی‌داند چه در پیش دارد و چه بر سرش خواهد آمد، و کمتر عملی از اعمال انسان است که بتوان فعل ارادی حقیقی خود او دانست، و او را از جهت نیکی و بدی سزاوار سپاسداری و ستایش یا سرزنش و نکوهش پنداشت.

–۵۸–