وسیلهای برای افزون ساختن خردمندی و زیرکی مردم بتوان یافت به عقیدهٔ من همانا از علم طب آن را باید خواست، هر چند طبی که امروز متداول است چندان چیزی که فایدهٔ آن قابل اعتنا باشد ندارد. ولی با آن که نمیخواهم آن را حقیر بشمارم میدانم که همه کس حتی آنها که به آن اشتغال دارند، اقرار میکنند که آنچه امروز از طب معلوم است، نسبت به آنچه باید معلوم شود قابل مقایسه نیست، و اگر علل واسباب دردها و درمانهائی که طبیعت برای آنها مقرر داشته است درست معلوم میشد، بسیاری از امراض جسمانی و روحانی و حتی شاید ضعف پیری را میتوانستیم از خود دفع کنیم، و چون من قصد داشتم همهٔ عمر را مصروف علمی که این اندازه ضروری است بنمایم و براهی افتاده بودم که پیروی آن البته به مقصد میرساند، مگر اینکه کوتاهی عمر یا نقصان تجربه مانع شود، با اینهمه معتقد شدم که بهترین چارهٔ این دو مانع آن خواهد بود که قدر قلیلی را که خود دریافتهام به درستی به عموم برسانم و اذهان مستعد را دعوت کنم، که برحسب میل و توانائی در تجاربی که باید به عمل آورد شرکت نموده بر معلومات بیفزایند، و آنها نیز هر چه بیابند میان مردم نشر دهند، تا متأخرین از جائی که متقدمین ختم کرده آغاز کنند، و از این راه عمر و زحمت اشخاص بسیار به یکدیگر پیوسته شود و جمماً نتایجی بس بزرگتر از آن که افراد به تنهائی میتوانند بگیرند حاصل آید[۱]
حتی برخوردم به اینکه هر چه معلومات انسان پیش میرود به عملیات آزمایشی محتاجتر میگردد، زیرا در بدو امر بهتر آنست که شخص دنبال آزمایشهای غریب و نادر نرود، و فقط تجاربی را به کار برد که طبعاً پیش میآید، و اگر شخص اندکی فکور باشد، ناچار به آنها بر میخورد، و دلیل آن اینست که هرگاه کسی علل امور پیش پا افتاده را نداند، از قضایای نادره غالباً فریب میخورد، زیرا
- ↑ همین دستور است که در قرون اخیر پیروی کرده. و دامنهٔ علم را فوقالعاده وسعت دادهاند.