برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۱۹۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و عصر خود را هم از جهت رواج علم و بسیاری دانشمندان کمتر از اعصار گذشته نمیدیدم، بنابراین میتوانستم دیگران را نیز بنوبهٔ خود قیاس کرده معتقد شوم که در دنیا هیچ علمی چنان نیست که بمن امیدواری داده بودند.

با اینهمه آنچه را که در مدارس بدان اشتغال میورزند ناچیز نمیدیدم و میدانستم زبان‌هائی که در آنجا میآموزند[۱] برای فهم کتب پیشینیان ضرور است، و ظرافت افسانه‌ها[۲] ذهن را بیدار و آگاهی بر وقایع مهم تاریخ طبع را بلند میسازد و چون آدمی آنها را با تمیز بخواند، قوهٔ تعقل خویش را پرورش میدهد. و خواندن همهٔ کتب نیک مانند همصحبتی با مردمان بزرگوار دوره‌های گذشته است که نویسندهٔ آن کتابها میباشند و مصاحبهٔ با رویه ایست که در ضمن آن بهترین افکار خود را بما مینمایند، و بلاغت تأثیرات و محسنات بی‌نظیر دارد. و لطافت و حلاوت شعر بهجت انگیز است. و در ریاضیات تدابیر دقیق بکار است که هم طبع کنجکاو را خرسند و هم کلیهٔ فنون را آسان میکند و بار زحمت انسان را سبک میسازد و رسائل اخلاقی مشتمل بر تعلیمات سودمند بسیار است که مردم را باکتساب فضائل برمیانگیزد و علم الهی راه بهشت را بمردم مینماید. و فلسفه شخص را توانا میکند که چون از هر باب سخن راند درست بنظر آید و عوام را باعجاب افکند[۳] و فقه و طب و علوم دیگر به مشتغلین آنها عزت و نعمت میرسانند و بالجمله مطالعهٔ همه، حتی آنها که خطا و باطل میباشند رواست تا آدمی قدر و قیمت واقعی هر یک را دریابد و بتواند از فریب خوردن بپرهیزد.


  1. مقصود لغت لاتین و یونانی است که مبنای تحصیلات علمی و ادبی اروپائیان بوده و هنوز تا یک اندازه هست.
  2. مقصود افسانه‌هائی است که در تواریخ یونان و روم یا کتب ادبی منقول است.
  3. خاصیتی که برای فلسفه ذکر میکند قابل توجه است.
–۱۸۳–