و اگر کسی بگوید: از دکارت چه حاصل که در طبیعیات خطاها و اشتباهات دارد؟ و الهیات را بر پایهای قرار نداده است که بیتزلزل باشد؟ گوئیم: توقع شما فوق طاقت بشر است، و نه کسی از گذشتگان تا امروز به آن مقام رسیده، و نه از این پس انتظار داریم که بزودی کی برسد که حقیقت را تمام بیابد. هر کس فیالجمله دامنهٔ جهل ما را کوتاه کند از او ممنون میشویم، و او را مردی بزرک مینامیم، و فلسفههای فیلسوفان چنانکه پیش از این گفتهایم[۱]: مانند کاروانسرا است که کاروان علم یک چند در آن رفع حوائج میکند، سپس آن را ترک کرده به کاروانسرای دیگر میرود.
امیدواریم این توضیحات خوانندگان را به فهم حقیقت فلسفهٔ دکارت نزدیک کرده، یا لااقل متوجه ساخته باشد که سرسری به آن نباید نگریست و بیش از این در این موضوع سخن راندن زیاده از گنجایش این کتاب است، و هنگام آن رسیده که به سیر حکمت در اروپا پس از دکارت بپردازیم.
- ↑ رجوع کنید به صفحهٔ ۵۳