الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس (۲۵/۵۷)؛ کتاب عقل است و میزان اجتهاد و حدید شمشیر تا غافلان در اعجاز کتب نظر کنند، و بعقل و حکمت و قیاس و مجاهدت شواهد قدرت و دلایل صنع و حکمت بدانند، و از سیر افعال نامحمود و صور اعمال ن مرضی امتناع نمایند، و با جاهلان بیعاقبت نخست حجت بگویند، پس شمشیر عرضه کنند، چه نادان بیعقوبت عاجل از عذاب آجل نترسد، و از تهییج فتنه و تحریص فساد اجتناب ننماید. بیت:
الظلم من شیم النفوس فان تجد | ذا عفة فلعلة لا یظلم |
و چون در حکمت ازلی و عنایت سرمدی پوشیده نبود که با نبوت سلطنت و با ریاست سیاست واجب است چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند و قلم بیشمشیر و علم بی عمل نا مفید بود. شعر:
صلاح العباد و رشد الامم | و امن البریة من کل غم | |||||
بشیئین ما لهما ثالث | بخرق الحسام و رفق القلم |
پس دین را بملک تقویت کرد، و ملک را بدین ترتیب داد، و هر دو را بیکدیگر ثابت و محکم و قوی و مستحکم گردانید، و بعد از امتثال اوامر و نواهی الهی بارتسام و انقیاد اولیالامر فرمود و طاعت و مطاوعت ایشان با تحرّی رضای خویش و انبیاء که نواب مطلقند برابر داشت، چنانکه میفرماید: اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم (۶۰/۴)، پس ازین جای روشن میشود که دین بی ملک ضایع میگردد، و ملک بی دین باطل، وقد قال النبی علیهالسلام: الدین والملک توأمان، و گشتاسپ که واسطهٔ قلادهٔ اکاسرة عجم و کبار ایران بوده است میگوید: الدین بالملک یقوی و الملک بالدین یبقی، دین بملک قوی گردد و ملک بدین پایدار ماند، و اگر با متانت قلم مهابت شمشیر مقارن و هم طویله نباشد، و اگر بر اعمال خیر امید جزا و ثواب و بر افعال شر بیم پاداش و عقاب نبود نظام عالم و عالمیان باطل گردد، و از سمت راستی بیفتد، و هیچ آفریده در تقدیم خیرات و اذخار حسنات رغبت ننماید؛ و چون قواعد دین مختل و مراسم سیاست مبهم و مهمل ماند، دیانت و صیانت برخیزد، قواعد عفاف و استعفاف اختلال و انتشار پذیرد، و عقاید ضمایر علی الاطلاق تراجع گیرد، و مناظم عباد و مصالح بلاد از سلک نظم و انخراط منتشر و متفرق گردد، تنظیم و ترتیبِ بلاد و ساکنان متلاشی شود، کارها بزور و قوت و قدرت و طاقت متعلق گردد، من غلب سلب ظاهر شود. بیت:
و ما السیف الّا لمن سلّه | ولم یزل الملک فیمن غلب |
راست شود، پس بموجب این مقدمات واضح و قضایای لایح ظاهر میگردد که تیغ و قلم