برگه:RobaiyatKhayyamRamazani.pdf/۸۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۶۹

  از واقعه‌ای ترا خبر خواهم کرد  
  و آن را بدو حرف مختصر خواهم کرد  
  با عشق تو در خاک فرو خواهم شد  
  با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد  

۱۷۰

  افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد  
  وز دست اجل بسی جگرها خون شد  
  کس نامد از آن جهان که پرسم از وی  
  کاحوال مسافران دنیا چون شد  

۱۷۱

  افسوس که نامهٔ جوانی طی شد  
  وان تازه بهار زندگانی دی شد  
  آن مرغ طرب که نام او بود شباب  
  فریاد ندانم که کی آمد کی شد