این برگ همسنجی شدهاست.
۱۶۳
آنها که کِشندهٔ نبید نابند | ||||||
وانها که بشب همیشه در محرابند | ||||||
بر خشک کسی نیست همه در آبند | ||||||
بیدار یکیست دیگران در خوابند |
۱۶۴
آورد باضطرارم اوّل بوجود | ||||||
جز حیرتم از حیات چیزی نفزود | ||||||
رفتیم باکراه و ندانیم چه بود | ||||||
زین آمدن و بودن و رفتن مقصود |
۱۶۵
اجرام که ساکنان این ایوانند | ||||||
اسباب تردّد خردمندانند | ||||||
هان تا سر رشتهٔ خرد گم نکنی | ||||||
کانان که مدبّرند سرگردانند |