پرش به محتوا

برگه:RobaiyatKhayyamRamazani.pdf/۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۹

  آن به که درین زمانه کم گیری دوست  
  با اهل زمانه صحبت از دور نکوست  
  آنکس که بجملگی ترا تکیه براوست  
  چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست  

۲۰

  آن قصر که بهرام در او جام گرفت  
  آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت  
  بهرام که گور میگرفتی همه عمر  
  دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟  

۲۱

  آنکس که بخوبان لب خندان دادست  
  خون جگری بدردمندان دادست  
  گر قسمت ما نداد شادی غم نیست  
  شادیم که غم هزار چندان دادست