این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۴۲۱
از مطبخ دنیا تو همه دود خوری | ||||||
تا چند غم بوده و نابود خوری | ||||||
دنیا که بر اهل او زیانیست عظیم | ||||||
گر ترک زیان کنی همه سود خوری |
۴۲۲
افتاده مرا با می و مستی کاری | ||||||
خلقم بچه میکند ملامت باری | ||||||
ایکاش که هر حرام مستی دادی | ||||||
تا من بجهان ندیدمی هشیاری |
۴۲۳
ای آنکه نتیجهٔ چهار و هفتی | ||||||
وز هفت و چهار دایم اندر تفتی | ||||||
می خور که هزار بار بیشت گفتم | ||||||
باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی |