برگه:RobaiyatKhayyamRamazani.pdf/۱۵۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۳۴۳

  تا چند اسیر عقل هر روزه شویم  
  در دهر چه صدساله چه یکروزه شویم  
  در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما  
  در کارگه کوزه گرا کوزه شویم  

۳۴۴

  تا ظن نبری که من بخود موجودم  
  یا این ره تاریک بخود پیمودم  
  چون بود و حقیقت من از او بوده است  
  من خود که بدم کجا بدم کی بودم  

۳۴۵

  جانا من و تو نمونهٔ پرگاریم  
  سر گرچه دو کرده‌ایم یکتن داریم  
  بر نقطه روانیم کنون دایره وار  
  تا آخر کار سر بهم باز آریم