این برگ همسنجی شدهاست.
۳۴۰
برخیزم و عزم بادهٔ ناب کنم | ||||||
رنگ رخ خود به رنگ عنّاب کنم | ||||||
این عقل فضول پیشه را مشتی می | ||||||
بر روی زنم چنانکه در خواب کنم |
۳۴۱
برخیز و بیا که چنگ بر چنگ زنیم | ||||||
می نوش کنیم و نام بر ننگ زنیم | ||||||
سجّاده بیک پیاله می بفروشیم | ||||||
وین شیشهٔ زهد بر سر سنگ زنیم |
۳۴۲
بر بفرش خاک خفتگان میبینم | ||||||
در زیر زمین نهفتگان میبینم | ||||||
چندانکه بصحرای عدم مینگرم | ||||||
ناآمدگان و رفتگان میبینم |