این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۳۳۴
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم | ||||||
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم | ||||||
فردا که ازین دیر فنا در گذریم | ||||||
با هفت هزار سالگان سر بسریم |
۳۳۵
ایزد چو نخواست آنچه من خواستهام | ||||||
کی گردد راست آنچه من خواستهام | ||||||
گر هست صواب آنچه او خواسته است | ||||||
پس جمله خطاست آنچه من خواستهام |
۳۳۶
ای مفتی شهر از تو پرکارتریم | ||||||
با این همه مستی از تو هشیارتریم | ||||||
تو خون کسان خوریّ و ما خون رزان | ||||||
انصاف بده کدام خونخوارتریم |