این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۳۰۴
میپرسیدی که چیست این نقش مجاز | ||||||
گر برگویم حقیقتش هست دراز | ||||||
نقشی است پدید آمده از دریائی | ||||||
و آنگاه شده بقعر آن دریا باز |
۳۰۵
وقت سحر است خیز ای مایهٔ ناز | ||||||
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز | ||||||
کانها که بجایند نپایند دراز | ||||||
و آنها که شدند کس نمیآید باز |
۳۰۶
یارب تو جمال آن مه مهر انگیز | ||||||
آراستهٔ بسنبل عنبر بیز | ||||||
پس حکم همی کنی که در وی منگر | ||||||
این حکم چنان بود که کجدار و مریز |