برگه:RobaiyatKhayyamRamazani.pdf/۱۰۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۲۳۵

  کم کن طمع جهان و میزی خورسند  
  وز نیک و بد زمانه بگسل پیوند  
  می در کف و زلف دلبری گیر که زود  
  هم بگذرد و نماند این روزی چند  

۲۳۶

  گر باده بکوه بر دهی رقص کند  
  ناقص بود آنکه باده را نقص کند  
  از باده مرا توبه چه میفرمائی  
  روحیست که او تربیت شخص کند  

۲۳۷

  گردون ز زمین هیچ گلی بر نارد  
  تا نشکند و باز بگل نسپارد  
  گر ابر چو آب خاک را بردارد  
  تا حشر ازو خون عزیزان بارد