این برگ همسنجی شدهاست.
۶۸
| بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد | وز خوردن آدمی زمین سیر نشد | |||||
| مغرور بدانی که نخوردست تُرا | تعجیل نکن هم بخورد دیر نشد | |||||
۶۹
| بر چشم تو عالم ارچه میآرایند | مَگرای بدان که عاقلان نَگرایند | |||||
| بسیار چو تو روند و بسیار آیند | بربای نصیب خویش کت بربایند | |||||
۷۰
| بر من قلم قضا چو بی من رانند | پس نیک و بَدَش ز من چرا میدانند | |||||
| دی بی من و امروز چو دی بی من و تو | فردا بچه حجّتم بداور خوانند | |||||
۷۱
| تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد | چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد | |||||
| گر چشمهٔ زمزمیّ و گر آب حیات | آخر بدل خاک فرو خواهی شد | |||||
۸۸