برگه:RobaiyatKhayyamForoughi.pdf/۶۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

میکند بسیار باریک و ظریف است سخنش نرم است و زنندگی ندارد و مضامین رباعیات همه نتیجهٔ طبع حکیم متفکّر متجسّس است حلّ معمّای جهان را میجوید حکمت کار خلقت و سرنوشت انسان را میخواهد رازی را که در مرگ نهفته است میپرسد از ناپایداری زندگانی انسان و اوضاع روزگار متاثّر و متاسّف و از مرگ جوانان و نازنینان متالّم است صفا و طراوت و زیبائی طبیعت را بشدّت حسّ میکند و متمتّع میشود امّا همواره متذکّر است که این تمتّع دوام ندارد و باید عمر را غنیمت شمرد و بیهوده نباید تلف کرد چون مُردیم دیگر بار بدنیا بر نمیگردیم خوش باید بود بد نباید کرد حرص و آز نباید داشت قانع باید بود بیش از حاجت نباید خواست مناعت و عزّت نفس و استقلال طبع را از دست نباید داد در مقابل کسان خود را خوار نباید کرد افکار کوته نظران و آرزوهای کوچک آنها را چه در امور دنیا چه مربوط بعقبی حقیر باید شمرد همّت بلند باید داشت جاه و جلال و جمال و قدرت

۵۹