این برگ همسنجی شدهاست.
در دایرهٔ که آمد و رفتن ماست | آنرا نه بدایت نه نهایت پیداست | |||||
کس می نزند در این جهان یکدم راست | کین آمدن از کجا و رفتن بکجاست |
چون این شصت و شش رباعی که باحتمال بسیار قوی بلکه باطمینان میتوان از خیّام دانست بدست آمد در پیش میگذاریم و خصایص کلام حکیم را میسنجیم نخستین چیزی که بآن برمیخوریم اینست که بسیار ساده و بی آرایش است و از تصنّع و تکلّف بلکه از تخیّلات شاعرانه عاری است چنانکه میتوان گفت از شعر جز وزن و قافیه چیزی ندارد ولیکن در نهایت فصاحت و بلاغت است درست و موجز و استوار الفاظ همه قالب معنی است و کم و زیاد و عیب و نقص ندارد پیداست که گوینت لفاظی و چرب زبانی نمیخواسته است و همه در بند بعنی پروردن بوده است امّا معانی بقدری لطیف و دقیق و بدایع است که از هر تخیّل و تصنّعی برتر است هزل ندارد جدّی است و گاه گاه که مختصر طیبتی
۵۸