این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
ترکیب طبایع چو بکام تو دَمی است | رو شاد بزی اگرچه بر تو ستمی است | |||||
با اهل خِرَد باش که اصلِ تَنِ تو | گَردی و نسیمی و شراری و دَمی است |
خوش باش که پختهاند سودای تو دی | فارغ شدهاند از تمنّای تو دی | |||||
قصّه چکنم که بیتقاضای تو دی | دادند قرار کار فردای تو دی |
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن | فردا که نیامده است فریاد مکن | |||||
بر نامَدِه و گذشته بنیاد مکن | حالی خوش باش و عمر بر باد مکن |
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است | در هر قرنی بزرگواری بوده است | |||||
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین | آن مَردُمک چشم نگاری بوده است |
۳۸