البتّه این تفکّرات و تذکّرات منحصر بخیّام نبوده و نیست، سُخنسرایان و دانشمندان دیگر پیش از او و بعد از او چه از ایرانیان و چه از اقوام دیگر این نوع معانی بسیار پروردهاند، اختصاص خیّام بیشتر بشیوهٔ بیان اوست وگرنه میتوان گفت از پیشینیان خود اقتباس هم کرده است. از شعرای عرب ابوالعلای معرّی که حکیم نیشابوری اگر زمان او را درک کرده باشد در کودکی بوده و افکارش برباعیّات خیّام خیلی نزدیک است از ایرانیان متقدّم یقین است که خیّام بفردوسی نظر داشته است و قرائنی در دست هست بر اینکه متوجّه افکار شعرای دیگر هم بوده است. کسانیکه از او اقتباس و پیروی کردهاند چه بصورت رباعی و چه در انواع دیگر شعر بسیارند امّا سخنسرائی که اشعارش مخصوصاً خیّام را بیاد میآورد خواجه حافظ است.
نظر بتوجّهاتیکه درباره کلام خیّام کردیم درمییابیم که چرا در سخنسرائی آثار او کم است رباعیاتی که باو نسبت دادهاند هزارانست امّا یقین است که همهٔ آن رباعیات از او نیست و بعضی