برگه:RobaiyatKhayyamForoughi.pdf/۱۳۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

(هان ایدل عبرت بین از دیده نظر کن هان) تماماً از این توجّه نتیجه شده است شیخ سعدی میفرماید:

  یکی بر تُربتی فریاد میکرد که اینان پادشاهان جهانند  
  بگفتم تختهٔ برکَن ز گوری ببین تا پادشه یا پاسبانند  
  بگفتا تخته برکَندن چه حاجت که میدانم که مُشتی استخوانند  

خواجه حافظ هم این معنی را بارها متذکّر شده است و در جای مناسب‌تر یاد آوری خواهیم کرد.

رباعی ۳۴– در مجموعه‌هائیکه از رباعیات خیّام فراهم کرده‌اند این رباعی دیده میشود که میگوید:

  خیّام تَنَت بخیمهٔ ماند راست سلطان روح است و منزلش دار بقاست  
  فرّاش ازل ز بهر دیگر منزل نه خیمه بیفکند چو سلطان برخاست؟  
۱۳۱