این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۱۱۶
خیّام اگر ز باده مستی خوش باش | با ماه رخی اگر نشستی خوش باش | |||||
چون عاقبتِ کارِ جهان نیستی است | انگار که نیستی چو هستی خوش باش |
۱۱۷
در کارگه کوزه گری رفتم دوش | دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش | |||||
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش | کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش |
۱۱۸
ایّام زمانه از کسی دارد ننگ | کو در غم ایّام نشیند دلتنگ | |||||
می خور تو در آبگینه با نالهٔ چنگ | زان پیش که آبگینه آید بر سنگ |
۱۱۹
از جرم گِلِ سیاه تا اوج زُحل | کردم همه مشکلات کلّی را حل | |||||
بگشادم بندهای مشکل بحیل | هر بند گشاده شد بجز بند اجل |
۱۰۰